ماکت پدر شهیدش را که دید به سوی او دوید، اما...
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 115
نویسنده : علی

 

افسران - ماکت پدر شهیدش را که دید به سوی او دوید، اما...

فرزند خردسال شهید سامانلو در بدو ورود به غرفه شهدای مدافع حرم با ماکت تصویر پدرش روبرو می‌شود و تصور می‌کند که پدرش آمده و بالای غرفه روی بلندی ایستاده، با عجله به سمت پدر می‌دود و زمانی که پای ماکت رسید و می‌فهمد که پدرش نیست، شروع به ‌گریه کردن می‌کند.
همسر شهید سعید سامانلو متن کوتاهی را در خصوص این اتفاق نوشته که در ادامه می‌آید:
فقط قصد بازدید از نمایشگاه بود که با تمثیل پدرش روبه‌رو شد و بچه کمی هیجان‌زده شد. خدا داعشی و دشمنان اسلام را لعنت و نابود کند. ما واقعا ممنون از برگزارکنندگان چنین نمایشگاه‌هایی در سراسر کشور هستیم که ترویج فرهنگ شهید و شهادت را به نحو احسن انجام می‌دهند. محمدحسین کوچک باید با واقعیت روبه‌‌رو شود تا بفهمد دشمنان پدر قهرمانش را چه کردند؟ محمدحسین و علی خوشحال‌اند که اگر پدر فداکارشان نیست مردمی هستند که یاد آنها را زنده نگه می‌دارند.
محمدحسین بعد از رو‌به‌رو شدن با تصویر پدر آرام شد و او را نوازش کرد و بوسید و عکس‌های یادگاری قشنگی با آن گرفت. ما ممنون و سپاسگزار طراح تمثیل‌ها هستیم.
من مادر محمدحسین و علی علاوه بر همسر شهید بودن فرزند شهید نیز هستم و بیشتر از هر کسی فرزندانم را درک می‌کنم. یادم می‌آید وقتی بچه بودم زمانی دلم به درد می‌آمد که حس می‌کردم، مردمی که پدر من به خاطرشان رفته حتی یاد و خاطره او را زنده نگه نمی‌دارند.
شاید با یادآوری خاطرات پدر، اشک از چشمانم سرازیر می‌شد اما آن اشک سریع تبدیل به شعف و شادی می‌شد و می‌گفتم خدایا مواظب این مردم عزیز باش؛ پدر من که برای آسایش آنها رفت، آنها هنوز پدر مرا در خاطر دارند و یادش را زنده نگه داشته‌اند.




:: برچسب‌ها: شهید،پاتوق یاران،دماوند ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: